کد خبر: 1317252
تاریخ انتشار: ۲۱ شهريور ۱۴۰۴ - ۲۳:۰۰
فائزه سادات یوسفی

تجربه‌های متعدد بیانگر این واقعیت هستند که موضوع ضمانت‌های امنیتی، نمی‌تواند اعتمادساز و اطمینان بخش باشد. علاوه بر آن، هیچ ابزاری برای سنجش اعتماد به کشور تضمین دهنده وجود ندارد و اگر تجربه بدعهدی آن کشور، اعتماد‌ها را زائل کرده باشد، صحبت از تضمین امنیتی، چیزی جز سراب خطرناک برای منافع آن کشور نیست. 
بدتر از آن، تعقیب تضمین‌های امنیتی، هنگامی که دو کشور در حال نزاع سیاسی به ویژه در میدان باشند، زمینه‌ساز افزایش زیاده‌خواهی‌ها و فشار‌های سیاسی خواهد بود. 
آنچه امروز در اوکراین به عنوان نماینده غرب و در قطر به عنوان میزبان بزرگ‌ترین پایگاه امریکا در خاورمیانه می‌گذرد، جدیدترین تجربه ناکارآمدی تضامین امنیتی امریکاست. حمله رژیم صهیونیستی با چراغ سبز امریکا در حالی انجام شد که به دلیل تعمیق همکاری‌های امنیتی و نظامی امریکا و قطر، دولت بایدن در سال ۲۰۲۲ قطر را به عنوان متحد اصلی غیر عضو سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) تعیین کرد. اوکراین نیز زیر ضربات ممتد روسیه، برای تداوم نبردش برای بقای اروپا و امریکا، تحت عنوان تضمین امنیتی تأمین می‌شود تا نقش قربانی زره پوش را بهتر ایفا کند. 

 قواعد نامعتبر جهانی
بسیاری از تجربه‌ها، به خصوص در مورد ایران، نشان داد که معاهده با امریکا و اروپا نمی‌تواند متضمن بر آورده شدن مفاد توافق شده باشد. یا در فرم دیگر، هر نوع تضمینی از سوی امریکا اعتمادآفرین نخواهد بود. به عنوان نمونه، حمله رژیم صهیونیستی به قطر، نگرانی‌های بسیاری را در مورد اعتماد به ضمانت امریکایی برانگیخته است. به گفته ناظران غربی، این حمله اعتبار ایالات متحده را به عنوان ضامن صلح و ثبات در میان متحدان و شرکایش در خلیج فارس تضعیف کرده است. کشور‌های خلیج فارس احتمالاً در مورد توانایی یا تمایل ایالات متحده برای مهار اسرائیل و اینکه آیا میزبانی از نیرو‌های امریکایی واقعاً تضمین‌کننده حفاظت از ایالات متحده در برابر حملات خارجی است، تردید خواهند کرد. 
در فهرست بدعهدی‌های غرب در قبال ایران، نمونه برجام ملموس‌تر است. معاهده‌ای که اثرات سوء آن مانند مکانیسم ماشه تا به امروز گریبان‌گیر منافع عمومی و جانمایی ایران در عرصه بین‌الملل بوده است. در برجام ایران به طور یکجانبه به تمامی تعهداتش عمل کرد، اما در مقابل امریکا و اروپا نه تنها به تعهداتشان عمل نکردند و هیچ تحریمی رفع نشد، بلکه فشار‌های اقتصادی تحت عنوان فشارحداکثری بر کشور تحمیل شد. 
 پیش از این هم، پیمان بروکسل و بیانیه سعدآباد از دیگر نمونه‌های بدعهدی غرب به شمار می‌آیند. در بیانیه سعدآباد، ایران با پذیرش تعلیق موقت فعالیت‌های هسته‌ای خود، حسن نیت خود را نشان داد، اما اروپا با وقت‌کشی و ارائه وعده‌های بی‌سرانجام، هیچ‌گاه گام عملی در رفع تحریم‌ها یا بهبود روابط اقتصادی برنداشت. پیمان بروکسل نیز که قرار بود زمینه همکاری‌های گسترده‌تر را فراهم کند، به‌دلیل کارشکنی‌های مداوم اروپا به نتیجه مطلوب نرسید. 

 قدرت، امنیت را تضمین می‌کند
در نظام بین‌الملل، اصولی‌ترین عاملی که امنیت را برای هر کشوری تضمین می‌کند، افزایش و تثبیت قدرت آن کشور در مختصات جهانی است. ایران نیز با درک همین مفهوم، قدرت خود را در ابعاد سیاسی، نظامی، علوم حیاتی و مدرن ارتقا و گسترش داد تا جایی منجر به توقف جنگ ۱۲ روزه از سوی رژیم صهیونیستی شد. خطر استمرار حملات موفقیت‌آمیز موشکی و تحمیل خسارت‌های عمیق به تل آویو، کاخ سفید را مجبور به ارائه طرح آتش بس با ایران کرد. 
اگر اکنون امریکا همچنان بر نیاز خود برای مذاکره مستقیم با ایران اصرار دارد و اروپا نیز برای فعال نکردن مکانیسم ماشه، شرط مذاکره مستقیم ایران و امریکا را مطرح می‌کند، به‌وضوح نقش تعیین‌کننده بازدارندگی و قدرت ایران در معادلات منطقه‌ای و بین‌المللی آشکار می‌شود. چراکه ایران با حملات کوبنده به تل آویو و افزایش هزینه‌های جنگ برای رژیم صهیونیستی، توانست توازن قدرت را به نفع خود تغییر دهد و غرب را مجبور به تداوم مسیر مذاکره، به عنوان راه حل باقی مانده برای تأمین اهدافش کند. در واقع، زمانی که نتیجه جنگ ۱۲ روزه با ورود قدرت نظامی و انسجام ملی، به نفع ایران تمام شد، امریکا تداوم جنگ با ایران را خطرآفرین دید و راه‌های دیگر را تعقیب کرد. 
در نتیجه می‌توان گفت که تنها قدرت ایران سبب توقف جنگ از سوی جبهه مشترک امریکایی- صهیونیستی شد و توانست امنیت را برای کشور به ارمغان آورد. 
رهبر معظم انقلاب هم بر نکته راهبردی تقویت قدرت و ایستادگی تأکید کرده و خطاب به اظهارنظر‌های داخلی در مورد مذاکره مستقیم با امریکا فرمودند: «امریکا می‌خواهد ایران گوش به فرمان او باشد. ملت ایران از چنین اهانت بزرگی به‌شدت رنجیده می‌شود و در مقابل آن کس و کسانی که چنین توقع غلطی از ملت ایران دارد، با همه قدرت می‌ایستد. کسانی که می‌گویند چرا با امریکا مذاکره مستقیم انجام نمی‌دهید و مسائل را حل نمی‌کنید ظاهربین هستند. باطن قضیه این نیست و در سایه هدف واقعی امریکا از دشمنی با ایران، این مسائل حل‌نشدنی است.»
بنابراین، وقتی هدف اصلی امریکا طبق گفته ترامپ، تسلیم پذیری ایران باشد، هیچ راهی جز تقویت قدرت برای ممانعت از آغاز حمله‌ای دیگر به کشور باقی نمی‌ماند. ایران برای جلوگیری از جنگ، بازدارندگی خود را در سطوح مختلف نظامی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ارتقا دهد. با توجه به سابقه رفتار امریکا در قبال ایران که پیشتر مطرح شد، جست‌وجوی مسیر‌های دیپلماتیک که از سوی برخی تریبون‌های داخلی به عنوان راه حل تأمین امنیت و جلوگیری از جنگ مطرح می‌شود فاقد اعتبار و ناشی از عدم درک ماهیت قدرت در معادله بازدارندگی است.

برچسب ها: امنیت ، سیاست ، قطر
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار